این مطلب از نظر تاریخ مسلم است که تا خدیجه زنده بودرسول خدا زن دیگرى نگرفت و خدیجه بنا بر قول مشهور و صحیحسال دهم بعثتیعنى بیست و پنجسال پس از این ازدواجفرخنده و میمون از دنیا رفت،و زنهاى متعدد و زیاد دیگرى را کهرسول خدا(ص)به ازدواج و همسرى خویش درآورد همگى پساز وفات خدیجه بود،و در جاى خود-در بحث تعدد زوجاترسول خدا(ص)-انشاء الله تعالى خواهیم گفت که این داستانبهترین دلیل و شاهد بر این مطلب است که انگیزه ازدواجهاىمکرر رسول خدا پس از وفات خدیجه انگیزههاى سیاسى واجتماعى بوده که آن بزرگوار مىخواسته بدین وسیله پیوندهاىمحکم و بیشترى با افراد سرشناس و قبائل معروف عرب پیداکرده و از این طریق براى پیشرفت اسلام و مکتب مقدس خوداستفاده و بهره بیشترى ببرد بشرحى که بخواستخداى تعالىپس از این خواهیم گفت.
و گرنه معقول نیست کسى مانند رسول خدا(ص)که از هر گونه امکانات مادى بهرهمند بوده و همه جاذبههائى را کهمعمولا مورد توجه زنان مىباشد همچون فصاحت زبان و زیبائىخارق العاده صورت و شهرت فامیلى و شخصیت ذاتى،و در یکجمله آنچه خوبان همه داشتند همه را دارا باشد ولى تا سن پنجاهسالگى با یک زن بیوه دو شوهر کرده بچهدارى که از نظر سن نیزپانزده سال یا چیزى کمتر از او بزرگتر استسازگارى کند،وهیچ به فکر ازدواج مجددى نیفتد،و پس از وفات او آنهمه زنبگیرد...و باز هم مانند دشمنان مغرض و مخالف اسلام بگوئیمهدف آنحضرت در آن ازدواجها استفادههاى مالى و یاکامیابیهاى جنسى بوده و بناچار باید این حقیقت را بپذیریم کههدف،همان هدف مقدس ترویج اسلام با استفاده از یک وسیلهطبیعى و اجتماعى بوده که روى بافت اجتماع آن روز بهترین وسیلهبوده است.
منبع:http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=ECCACF5.HTM
درباره سن رسول خدا(ص)در هنگام ازدواج عموماگفتهاند:آنحضرت در آن هنگام بیست و پنجسال از عمرشریفش گذشته بود.
ولى درباره سن خدیجه علیها السلام اختلافى در روایاتدیده مىشود که مشهور در آنها نیز آن است که خدیجه در آنهنگام چهل سال داشت.
و در برابر این قول مشهور اقوال دیگرى نیز هست مانند قول25 سال و 28 سال و 30 سال و 35 و 45 سال... (1) و از برخى نقلشده که قول نخست را ترجیح دادهاند ولى دلیلى براى آن ذکرنکرده است (2) ،و شاید توجیه دیگرى را که برخى از نویسندگانکردهاند بتواند دلیل و یا تاییدى بر این قول و یا قولهاى دوم وسوم نیز باشد که گفتهاند:
...با توجه به فرزندانى که خدیجه بدنیا آورده مىتواناحتمال داد که سن خدیجه کمتر از چهل سال بوده و تاریخنگاران عرب رقم«چهل»را بدلیل آنکه رقم کاملى استانتخاب کردهاند (3) .
نگارنده گوید:تایید دیگر این گفتار نیز حمل فاطمهسلام الله علیها و ولادت آن بانوى محترمه در سال پنجم بعثتمىباشد که انشاء الله در جاى خود بطور تفصیل روى آن بحثخواهد شد و اکنون بطور اجمال بیان گردید،که چون طبقروایات معتبر محدثین شیعه رضوان الله علیهم فاطمه علیها السلاممولود اسلام بوده و در سال پنجم بعثت رسول خدا(ص)بدنیا آمدهموجب ایراد برخى از برادران اهل سنت که ولادت آن بانوىعالمیان را پنجسال قبل از بعثت دانستهاند قرار گرفته،و موجباستبعاد آنان شده چون روى روایات شیعه و قول مشهور دربارهسن حضرت خدیجه در وقت ازدواج با رسول خدا(ص)لازم آیدکه خدیجه در سن 60 سالگى به فاطمه علیها السلام حامله شدهباشد،و این مطلب روى جریان طبیعى و عادى بعید است،کهالبته این استبعاد پاسخهاى دیگرى هم دارد و یکى از آنها همیناست که شنیدید و بقیه را هم انشاء الله تعالى در جاى خود ذکر خواهیم کرد...و بهر صورت مشهور همان است که خدیجه در آنهنگام چهل ساله بوده ولى قول به اینکه بیست و هشتساله بودهنیز خالى از قوت نیست چنانچه در چند حدیث آمده است، (4) و اللهاعلم.
این را هم بد نیستبدانید که:
برخى عقیده دارند خدیجه سلام الله علیها در هنگام ازدواج بارسول خدا(ص)باکره بوده و قبلا شوهرى نکرده بود،و در اینباره به حدیثى که ابن شهر آشوب در مناقب روایت کرده تمسکجستهاند که مىگوید:
«...و روى احمد البلاذرى و ابو القاسم الکوفى فیکتابیهما و المرتضى فى الشافی،و ابو جعفر فى التلخیص:
ان النبى-صلى الله علیه و آله-تزوج بها و کانتعذراء...».
«یؤکد ذلک ما ذکر فی کتابى الانوار و البدع:ان رقیهو زینب کانتا ابنتى هاله اختخدیجه». (5)
یعنى-احمد بلاذرى و ابو القاسم کوفى در کتابهاى خود وسید مرتضى در کتاب شافى و شیخ ابو جعفر طوسى در کتابتلخیص روایت کردهاند که هنگامى که رسول خدا(ص)با36 خدیجه ازدواج کرد آن بانوى محترمه باکره بود،و تایید این گفتارمطلب دیگرى است که در کتابهاى الانوار و البدع روایتشدهکه رقیه و زینب دختران«هاله»خواهر خدیجه بودهاند نه خودخدیجه...
و نیز به گفتار صاحب کتاب الاستغاثه استشهاد کردهاند کهگوید:
«...همه کسانى که اخبار نقل کرده و روایات ازآنها بجاى مانده از شیعه و اهل سنت اجماع دارند کهمردى از اشراف قریش و رؤساى آنها نمانده بود که بهخواستگارى خدیجه نرود و در صدد آن برنیاید.وخدیجه همه آنها را بازگردانده و یا پاسخ رد به آنها دادو چون رسول خدا(ص)او را بهمسرى خویش درآوردزنان قریش بر او خشم کرده و از او کنارهگیرى کردندو به او گفتند:بزرگان و اشراف قریش از توخواستگارى کردند و بهمسرى هیچیک از آنها درنیامدى و بهمسرى محمد،یتیم ابوطالب که مرد فقیرىاست و مالى ندارد درآمدى؟و با اینحال چگونه اهلفهم مىتوانند بپذیرند که خدیجه بهمسرى مردىاعرابى از بنى تمیم درآمده و بزرگان قریش را نپذیرفتهباشد؟...و این مطلبى است که مردم صاحب نظر آنرا نمىپذیرند...» (6) .
و بدنبال آن این بحث عنوان شده که آیا رقیه و ام کلثوم کهبهمسرى عثمان درآمدند و هم چنین زینب که همسر ابو العاصبن ربیع گردید دختران صلبى و واقعى رسول خدا(ص)بودند و یاربیبه آنحضرت بودهاند... (7) .
ولى بنظر نگارنده روایت ابن شهر آشوب با توجه به اینکهمىتواند معناى دیگرى داشته باشد که نمونهاش درباره برخى ازبزرگ زنان عالم نیز وارد شده و اکنون جاى توضیح و بحثبیشتردر آن باره نیست نمىتواند در برابر آن شهرت بسیارى که دربارهازدواج خدیجه قبل از مفتخر شدن بهمسرى رسول خدا با دو شوهرخود بود،مقاومت کند...
و چنانچه علامه شوشترى در قاموس الرجال گوید:اصل ایننسبت نیز مورد تردید است و ابو القاسم کوفى نیز مردفاسد المذهب و بىعقلى بوده و سید و شیخ رحمهما الله تعالى نیزاحتمالا قول همان ابو القاسم کوفى را نقل کردهاند نه اینکهمختار خودشان بوده... (8) .
و هم چنین استبعادى که در گفتار صاحب کتاب الاستغاثه بود نیروى برابرى با آن شهرت را ندارد.
منبع:http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=ECCACF4.HTM
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
احادیث امام سجاد (ع)
احادیث امام حسین (ع)
احادیث امام حسن (ع)
احادیث حضرت زهرا (س)
احادیث حضرت رسول (ص)
زندگینامه 14 معصوم
حضرت فاطمه(س)
امام باقر(ع)
احادیث امام محمد باقر (ع)
احادیث امام جعفر صادق (ع)
مقام قرآن(دین شناسی)
احادیث امام موسی کاظم (ع)
احادیث امام رضا (ع)
احادیث امام جواد (ع)
[همه عناوین(1518)][عناوین آرشیوشده]