سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از ابلهى است پیش از توانا بودن شتابیدن ، و پس از فرصت داشتن درنگ ورزیدن . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 86 خرداد 8 , ساعت 11:37 صبح

 

مى‏دانیم که جنگ بدر نخستین جنگ کامل العیار میان مسلمانان و مشرکان بود و به همین دلیل نخستین آزمایش نظامى بین طرفین به شمار مى‏رفت و از این نظر پیروزى هر یک از طرفین در این جنگ بسیار مهم بود.

این جنگ در سال دوم هجرت رخ داد.پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم در این سال آگاهى یافت که کاروان بازرگانى قریش به سرپرستى ابو سفیان،دشمن دیرینه اسلام،از شام‏عازم بازگشت‏به مکه است،و چون مسیر کاروان از نزدیکیهاى مدینه رد مى‏شد، پیامبر اسلام با 313 نفر از مهاجران و انصار به منظور ضبط کاروان به سوى منطقه بدر که مسیر طبیعى کاروان بود،حرکت کرد.

هدف پیامبر از این حرکت آن بود که قریش بدانند خط بازرگانى آنها در دسترس نیروهاى اسلام قرار دارد و اگر آنها از نشر و تبلیغ اسلام و آزادى مسلمانان جلوگیرى کنند،شریان حیات اقتصادى آنان به وسیله نیروهاى اسلام قطع خواهد شد.

از طرف دیگر ابوسفیان چون از حرکت مسلمانان آگاهى یافت،با انتخاب یک راه انحرافى از کناره‏هاى دریاى سرخ،کاروان را بسرعت از منطقه خطر دور کرد و همزمان با این عمل،از سران قریش در مکه استمداد کرد.

به دنبال استمداد ابو سفیان،تعداد 950 تا 1000 نفر از مردان جنگى قریش به سوى مدینه حرکت کردند.در روز 17 رمضان این گروه با مسلمانان رودررو قرار گرفتند،در حالى که نیروى شرک سه برابر نیروى اسلام بود.

در آغاز نبرد،سه تن از دلاوران قریش که تا دندان مسلح بودند،به نامهاى:«عتبه‏»(پدر هند،همسر ابو سفیان)برادر بزرگ او«شیبه‏»و«ولید»(فرزند عتبه)فریاد کشان به وسط میدان جنگ آمدند و هماورد خواستند.در این هنگام سه نفر از دلاوران انصار براى نبرد با آنان وارد میدان شدند و خود را معرفى کردند.قهرمانان قریش از جنگ با آنان خوددارى نموده فریاد زدند:اى محمد! افرادى که از اقوام ما،همشان ما هستند،براى جنگ با ما بفرست.

در این هنگام رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به‏«عبیدة بن حارث بن عبد المطلب‏»،«حمزة بن عبد المطلب‏»و«على علیه السلام‏»دستور داد به جنگ این سه تن بروند،این سه مجاهد شجاع،روانه رزمگاه شدند و خود را معرفى کردند.آنان هر سه نفر را براى مبارزه پذیرفتند و گفتند:همگى همشان ما هستند.از این سه تن‏«حمزه‏»با،«شیبه‏»،«عبیده‏»با«عتبه‏»و«على‏»که جوانترین آنها بود،با«ولید»،دایى معاویه،روبرو شدند و جنگ تن به تن آغاز گردید.«على‏»و«حمزه‏»هر دو،هماورد خود را بسرعت‏به قتل رساندند ولى ضربات متقابل میان‏«عبیده‏»و«عتبه‏»هنوز ادامه داشت.و هیچ کدام بر دیگرى غالب نمى‏شد،از این رو«على‏»و«حمزه‏»پس از کشتن رقیبان خود،به کمک‏«عبیده‏»شتافتند و عتبه را نیز به هلاکت رساندند (1) .

على علیه السلام بعدها در یکى از نامه‏هاى خود به معاویه با اشاره به این حادثه نوشت: شمشیرى که آن را در یک جنگ بر جد تو(عتبه)و دایى تو(ولید)و برادرت حنظله فرود آوردم،هم اکنون نزد من است (2) .

پس از پیروزى سه قهرمان بزرگ اسلام بر دلاوران قریش که اثر خردکننده‏اى در روحیه فرماندهان سپاه شرک داشت،جنگ همگانى آغاز شد و منجر به شکست فاحش ارتش شرک گردید،به طورى که هفتاد نفر اسیر گشتند...

در این جنگ بیش از نیمى از کشته شدگان با ضرب شمشیر على علیه السلام از پاى در آمدند.

مرحوم شیخ مفید سى و شش تن از کشته شدگان مشرکین در جنگ بدر را نام مى‏برد و مى‏نویسد:«راویان شیعه و سنى به اتفاق نوشته‏اند که این عده را على بن ابى طالب علیه السلام شخصا کشته است، بجز کسانى که در مورد قاتل آنان‏اختلاف است و یا على در کشتن آنان با دیگران شرکت داشته است‏» (3) .

منبع:

http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=EACFD1.htm


سه شنبه 86 خرداد 8 , ساعت 11:37 صبح

 

تمام دارایى حضرت على علیه السلام در آن زمان منحصر به شمشیر وزرهى بود که مى‏توانست‏به وسیله آنها در راه خدا جهاد کند وشترى نیز داشت که با آن در باغستانهاى مدینه کار مى‏کرد وخود را از میهمانى انصار بى نیاز مى‏ساخت.

پس از انجام خواستگارى ومراسم عقد وقت آن رسید که حضرت على علیه السلام براى همسر گرامى خود اثاثى تهیه کند وزندگى مشترک خود را با دختر پیامبر آغاز کند. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم پذیرفت که حضرت على علیه السلام زره خود را بفروشد وبه عنوان جزئى از مهریه فاطمه علیها السلام در اختیار پیامبر بگذارد. زره به چهارصد درهم به فروش رفت.پیامبر قدرى از آن را در اختیار بلال گذاشت تا براى زهرا عطر بخرد وباقیمانده را به عمار یاسر وگروهى از یاران خود داد تا براى فاطمه وعلى لوازم منزل تهیه کنند.از صورت جهیزیه حضرت زهرا علیها السلام مى‏توان به وضع زندگى بانوى بزرگوار اسلام به خوبى پى برد. فرستادگان پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم از بازار باز گشتند وآنچه براى حضرت زهرا علیها السلام تهیه کرده بودند به قرار زیر بود:

1- پیراهنى به بهاى هفت درهم;

2- یک روسرى به بهاى یک درهم;

3- قطیفه مشکى که تمام بدن را نمى‏پوشانید;

4- یک تخت عربى از چوب ولیف خرما;

5- دو تشک از کتان مصرى که یکى پشمى ودیگرى از لیف خرما بود;

6- چهار بالش، دو تا از پشم ودو تاى دیگر از لیف خرما;

7- پرده;

8- حصیر هجرى;

9- دست آس;

10- طشت‏بزرگ;

11- مشکى از پوست;

12- کاسه چوبى براى شیر;

13- ظرفى از پوست‏براى آب;

14- آفتابه;

15- ظرف بزرگ مسى;

16- چند کوزه;

17- بازوبندى از نقره.

یاران پیامبر وسایل خریدارى شده را بر آن حضرت عرضه کردند وپیامبر، در حالى که اثاث خانه دختر خود را زیر ورو مى‏کرد، فرمود:«اللهم بارک لقوم جل آنیتهم الخزف‏». یعنى: خداوندا، زندگى را بر گروهى که بیشتر ظروف آنها را سفال تشکیل مى‏دهد مبارک گردان. (1)

مهریه حضرت زهرا علیها السلام

مهریه دختر پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم پانصد درهم بود که هر درهم معادل یک مثقال نقره بود.(هر مثقال 18 نخود است).

مراسم عروسى دختر گرانمایه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم در کمال سادگى وبى آلایشى برگزار شد. یک ماه از عقد پیمان زناشویى مى‏گذشت که زنان رسول خدا به حضرت على گفتند:چرا همسرت را به خانه خویش نمى‏برى؟ حضرت على علیه السلام در پاسخ آنان آمادگى خود را اعلام کرد.ام ایمن شرفیاب محضر رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم شد وگفت: اگر خدیجه زنده بود دیدگان او از مراسم عروسى دخترش فاطمه روشن مى‏شد.

پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم وقتى نام خدیجه را شنید چشمان مبارکش از اشک پر شد وگفت: او مرا هنگامى که همه تکذیبم کردند تصدیق کرد ودر پیشبرد دین خدا یاریم داد وبا اموال خود به گسترش اسلام مدد رساند. (2)

ام ایمن افزود: دیدگان همه را با اعزام فاطمه به خانه شوهر روشن کنید.

رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم دستور داد که یکى از حجره‏ها را براى زفاف زهرا آماده سازند واو را براى این شب آرایش کنند. (3)

زمان اعزام عروس به خانه داماد که فرا رسید، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم حضرت زهرا را به حضور طلبید. زهرا علیها السلام، درحالى که عرق شرم از چهره‏اش مى‏ریخت، به حضور پیامبر رسید واز کثرت شرم پاى او لغزید ونزدیک بود به زمین بیفتد. در این موقع پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم در حق او دعا کرد وفرمود:

«اقالک الله العثرة فی الدنیا والآخرة‏».

خدا تو را از لغزش در دو جهان حفظ کند.

سپس چهره زهرا را باز کرد ودست او را در دست على نهاد وبه او تبریک گفت وفرمود:

«بارک لک فی ابنة رسول الله یا علی نعمت الزوجة فاطمة‏».

سپس رو کرد به فاطمه وگفت:

«نعم البعل علی‏».

آنگاه به هر دو دستور داد که راه خانه خود را در پیش گیرند وبه شخصیت‏برجسته‏اى مانند سلمان دستور داد که مهار شتر زهرا علیها السلام را بگیرد و از این طریق جلالت مقام دختر گرامیش را اعلام داشت.

هنگامى که داماد وعروس به حجله رفتند، هر دو از کثرت شرم به زمین مى‏نگریستند.پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم وارد اطاق شد وظرف آبى به دست گرفت وبه عنوان تبرک بر سر وبر اطراف بدن دخترش پاشید وسپس در حق هر دو چنین دعا فرمود:

«اللهم هذه ابنتی و احب الخلق الی اللهم و هذا اخی واحب الخلق الی اللهم اجعله ولیا و...». (4)

پروردگارا، این دختر من ومحبوبترین مردم نزد من استت.پروردگارا، على نیز گرامى ترین مردم نزد من است.خداوندا، رشته محبت آن دو را استوارتر فرما و....

منبع:

http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=EACFC2.htm


<   <<   31   32   33   34   35   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ