سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر آلودگی دلهایتان یا پرگویی شما نبود، آنچه را من می شنوم، می شنیدید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
چهارشنبه 86 خرداد 16 , ساعت 11:52 صبح

 

کسانى که از امام رضا (ع) روایت نقل کرده‏اند

ابن شهر آشوب در مناقب گوید: دسته‏اى از مصنفان از آن حضرت روایت نقل کرده‏اند مانند: ابو بکر خطیب در تاریخش و ثعلبى در تفسیرش و سمعانى در رساله‏اش و ابن معتز در کتابش و نیز عده‏اى دیگر. جنابذى در معالم العترة گوید: عبد السلام بن صالح هروى و داود بن سلیمان و عبد الله بن عباس قزوینى و طبقه آنان از امام رضا (ع) روایت نقل کرده‏اند. همچنین ابن شهر آشوب در مناقب گوید: از راویان موثق آن حضرت احمد بن محمد بن ابو نصر بزنطى و محمد بن فضیل کوفى ازدى و عبد الله بن جندب بجلى و اسماعیل بن سعد احرص اشعرى و احمد بن محمد اشعرى و از اصحاب آن حضرت حسن بن على خزاز مشهور به وشاء و محمد بن سلیمان دیلمى بصرى و على بن حکم انبارى و عبد الله بن مبارک نهاوندى و حماد بن عثمان ناب و سعد بن سعد و حسن بن سعید اهوازى و محمد بن فضل رجحى و خلف بصرى و محمد بن سنان و بکر بن محمد ازدى و ابراهیم بن محمد همدانى و محمد بن احمد بن قیس بن غیلان و اسحاق بن معاویه خصیبى از آن حضرت روایت نقل کرده‏اند.

در تهذیب التهذیب آمده است: از آن حضرت فرزندش محمد و ابو عثمان مازنى نحوى و على بن على دعبلى و ایوب بن منصور نیشابورى و ابو صلت عبد السلام بن صالح هروى و مامون بن رشید و على بن مهدى بن صدقه، که نسخه‏اى نیز به نقل از امام رضا (ع) نزد او موجود است، و ابو احمد داود بن سلیمان بن یوسف قارى قزوینى، که او نیز نسخه‏اى به نقل از امام رضا (ع) دارد، و عامر بن سلیمان طایى، که نسخه‏اى بزرگ به نقل از امام رضا (ع) نزد اوست، و ابو جعفر محمد بن محمد بن حبان تمار و نیز عده‏اى حدیث نقل کرده‏اند.

حاکم در تاریخ نیشابور نویسد: از جمله ائمه حدیث که از آن حضرت (ع) حدیث نقل کرده‏اند آدم بن ابى ایاس و نصر بن على جهضمى و محمد بن رافع قشیرى و عده‏اى دیگر مى‏باشند.

منبع:

http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=EAJI1.htm


چهارشنبه 86 خرداد 16 , ساعت 11:51 صبح

 

شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا روایت کرده است: چون رضا (ع) به نیشابور وارد شد در محله‏اى به نام قزوینى (غزینى) فرود آمد. در این محله، حمامى بود که امروز به حمام رضا معروف است. در آنجا چشمه کم آبى وجود داشت. امام بر آن کسى را گماشت تا آب چشمه را بیرون آورد تا آنجا که آب بسیار فزونى گرفت و از بیرون کوچه حوضى ایجاد کرد که چند پل مى‏خورد تا آن حوض، آب از آن فرود مى‏آمد سپس امام رضا (ع) به این چشمه وارد شد و در آن غسل کرد و سپس از آن بیرون آمد و در کنار محل آن نماز گزارد مردم نیز متناوبا در این حوض وارد مى‏شدند و در آن غسل مى‏کردند و براى تبرک از آب آن مى‏نوشیدند و در کنار محل آن چشمه نماز مى‏گزاردند و حاجات خود را از خداوند عز و جل طلب مى‏کردند. این چشمه معروف به‏«چشمه کهلان‏»است که امروز نیز مقصود نظر مردمان مى‏باشد.

حدیث‏سلسلة الذهب

در کتاب فصول المهمة نوشته ابن صباغ مالکى آمده است که مولى السعید امام الدنیا عماد الدین محمد بن ابو سعید بن عبد الکریم وازن گفته است در محرم سال 596 مؤلف تاریخ نیشابور در کتابش نوشته است: چون على بن موسى الرضا (ع) در همان سفرى که به فضیلت‏شهادت نایل آمد، به نیشابور قدم نهاد در هودجى پوشیده و بر استرى سیاه و سفید نشسته بود. شور و غوغا در نیشابور برپا شد. پس دو پیشواى حافظ احادیث نبوى و رنج‏برندگان بر حفظ سنت محمدى، ابو زرعه رازى و محمد بن اسلم طوسى، که عده بى‏شمارى از طالبان علم و محدثان و راویان و حدیث‏شناسان، آن دو را همراهى مى‏کردند، نزد امام رضا (ع) آمده عرض کردند: اى سرور بزرگ، فرزند امامان بزرگ، به حق پدران پاک و اسلاف گرامى‏ات نمى‏خواهى روى نیکو و مبارک خود را به ما نشان دهى و براى ما حدیثى از پدرانت از جدت محمد (ص) روایت کنى؟ما تو را به او سوگند مى‏دهیم. پس امام خواستار توقف استر شد و به غلامانش دستور داد پرده‏ها را از هودج کنار زنند. چشمان خلایق به دیدار چهره مبارک آن حضرت منور گردید. آن حضرت دو گیسوى بافته شده داشت که بر شانه‏اش افکنده بود. مردم، از هر طبقه‏اى ایستاده بودند و به وى مى‏نگریستند. گروهى فریاد مى‏کردند و دسته‏اى مى‏گریستند و عده‏اى روى در خاک مى‏مالیدند و گروهى نعل استرش را مى‏بوسیدند. صداى ضجه و فریاد بالا گرفته بود. پس امامان و علما و فقها فریاد زدند: اى مردم بشنوید و به خاطر سپارید و براى شنیدن چیزى که شما را نفع مى‏بخشد سکوت کنید و ما را با صداى ناله و فریاد و گریه خود میازارید. ابو زرعه و محمد بن اسلم طوسى در صدد املاى حدیث‏بودند. پس على بن موسى الرضا (ع) فرمود: حدیث کرد مرا پدرم موسى کاظم از پدرش جعفر صادق از پدرش محمد باقر از پدرش على زین العابدین از پدرش حسین شهید کربلا از پدرش على بن ابى طالب که گفت: عزیزم و نور چشمانم رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: جبرئیل حدیث کرد مرا و گفت‏شنیدم پروردگار سبحانه و تعالى مى‏فرماید: کلمه‏«لا اله الا الله‏»دژ من است. هر که آن را بگوید به دژ من وارد گشته است و آن که به دژ من وارد شده از عذاب من ایمن و آسوده است.

سپس پرده هودج را افکند و رفت. پس نویسندگانى که این حدیث را نوشتند شماره کردند افزون بر بیست هزار نفر بودند. و در روایتى است که بیست و چهار هزار مرکب‏دان، به جز دوات، در آن روز شمارش شد.

رسیدن امام رضا (ع) به مرو

ابو الفرج و شیخ مفید در تتمه گفتار سابق خویش آورده‏اند که جلودى آن حضرت را با همراهان خود از خاندان ابو طالب بر مامون وارد کرد. مامون همراهان امام را در یک خانه و على بن موسى الرضا (ع) را در خانه‏اى دیگر جاى داد. مفید گوید: مامون امام را مورد اکرام و بزرگداشت قرار داد.

منبع:

http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=EAJFCC1.htm


<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ