سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکمت با شهوت در یک دل جای نمی گیرد . [امام علی علیه السلام]
 
دوشنبه 86 خرداد 14 , ساعت 4:28 عصر

 

شیخ کلینى در کتاب کافى به سند خود از امام رضا (ع) روایت کرده است که امام باقر (ع) به هنگام احتضار فرمود: هنگامى که به‏درود حیات گفتم زمین را برایم بشکافید و قبرى مهیا کنید پس اگر به شما گفتند براى رسول خدا (ص) لحد بوده است، تصدیق کنید.

نگارنده: این فرمایش بدان دلیل بوده است که امام باقر (ع) شکافتن زمین را از برخى جهات بهتر مى‏دانسته اگر چه فضیلت لحد بالاتر بوده است.

کلینى به سند خود از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: پدرم هر آنچه از کتب و سلاح و آثار و امانات انبیاء در نزد خود داشت، به من به ودیعت‏سپرد. پس چون لحظه وفاتش فرارسید به من گفت: چهار شاهد فرابخوان. من چهار تن از قریش را دعوت کردم که یکى از آنان نافع مولاى عبد الله بن عمر بود. پس به من فرمود: «بنویس این چیزى است که یعقوب فرزندانش را بدان وصیت کرد که اى فرزندانم خداوند دین را براى شما برگزید، پس نمیرید مگر آنکه تسلیم رضاى خداوند باشید. »و وصیت کرد محمد بن على به جعفر بن محمد و به وى فرمان مى‏دهد که او را به جامه بردى که هر جمعه در آن نماز مى‏خواند کفن کند و عمامه‏اش را بر سرش بندد و قبر او را چهار گوش و با فاصله چهار انگشت از زمین بلندتر قرار دهد و در موقع دفن بندهاى کفن او را باز کند. سپس به شهود فرمود: بازگردید خداوند شما را رحمت کند!امام صادق (ع) گفت: به پدرم گفتم: اى پدر!در این وصیت چه بود که بر آن شاهد طلب کردى؟فرمود: پسرم!خوش نداشتم پس از من با تو به نزاع برخیزند به این بهانه که به تو وصیت نکرده‏ام و مى‏خواستم بدین وسیله حجت و دلیلى براى تو قرار داده باشم. در حقیقت امام (ع) مى‏خواست به این وسیله همگان بدانند که جعفر بن محمد (ع) ، وصى و جانشین و امام بعد از اوست.

کلینى در کافى به سند خود از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: پدرم روزى در ایام بیماریش به من گفت: پسرم گروهى از قریشیان ساکن مدینه را بدینجا فراخوان تا آنها را گواه بگیرم. من نیز چنین کردم. پس امام در حضور آنان به من فرمود: اى جعفر هنگامى که من دنیا را وداع گفتم مرا بشوى و کفن کن و قبرم را چهار انگشت‏بالاتر از زمین قرار ده و بر آن آب بپاش. چون گواهان رفتند به پدرم عرض کردم: اگر مرا (در خلوت هم) به این کارها امر مى‏کردى، انجام مى‏دادم. چرا درخواستى تا عده‏اى را به عنوان شاهد به نزدت بیاورم؟ فرمود: پسرم مى‏خواستم با تو نزاع نکنند. (یعنى در امامت و خلافت از پس من با تو نزاع نکنند و بدانند که تو وصى منى) .

کلینى در کافى به سند خود از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: پدرم در وصیتش نوشته بود که وى را در سه جامه کفن کنم. یکى رداى جمره‏اى او بود که در روز جمعه با آن نماز مى‏خواند و دو پیراهن دیگر. پس به وى عرض کردم: چرا اینها را مى‏نویسى؟فرمود: مى‏ترسم مردم با تو از در نزاع وارد شوند و بگویند او را در چهار یا پنج جامه کفن کن اما تو به گفتار آنان راه مرو. عمامه خودم را بر سرم بند و البته عمامه را جزو کفن محسوب مکن بلکه عمامه از چیزهایى است که بدن را به آن مى‏پوشانند.

شیخ کلینى در کافى به سند خود نقل کرده است که امام باقر (ع) وصیت کرد که هشتصد درهم براى برگزارى مراسم سوگوارى او اختصاص دهند و این کار را از سنت مى‏دانست. زیرا پیامبر مى‏فرمود: براى خاندان جعفر طعامى فراهم آرید، آنان نیز به وصیتش عمل کردند.

منبع:

http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=EAGI.htm


دوشنبه 86 خرداد 14 , ساعت 4:28 عصر

 

خاندان رسالت و اهل بیت رسول الله (ص)، از آن جا که به گواهى قطعى وانکار ناپذیر پیامبر اسلام (ص)، عدل و همپا و هماواى قرآنند با حقیقت، محتوا و پیام قرآن، همگونى و سنخیت دارند.

حدیث ثقلین از جمله احادیث مهم مورد پذیرش اهل سنت و امامیه است.

در این حدیث، رسول خدا، ثمره تلاشهاى طاقت فرساى خود در مسیر ایفاى رسالت و هدایت خلق را، در دو یادگار گرانبها که پس از خود برجا گذاشته خلاصه کرده و گفته است: من دو شی‏ء گرانبها در میان شما باقى مى‏گذارم: قرآن و اهل بیتم را، این دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا در قیامت بر حوض کوثر، بر من وارد شوند... (1)

با توجه به مقام معنوى و الهى پیامبر (ص) که کمترین خود خواهى و هوا و هوس در او راه نداشته و آنچه او مى‏گفته در حقیقت مورد تأیید خداوند بوده و رأى و سخنى جز به اشاره و تأیید وحى اظهار نمى‏داشته است، (2) مى‏توان بیقین اقرار کرد که پیامبر (ص)، خاندانش را بر اساس ملاحظات خویشاوندى و روابط نسبى و علایق مادى بشرى، در کنار قرآن، بزرگترین معجزه خویش ننهاده است، بلکه قرین ساختن اهل بیت، با پیام وحى، از آن جهت بوده که میان آن دو هماهنگى و سنخیت وجود داشته است .

اگر خداوند قرآن را بدور از کمترین ضعف و کاستى و کجى و نادرستى فرو فرستاده، (3) اهل بیت را نیز از هر انحراف و گناه، پاک گردانیده و مصونیت بخشیده است. (4)

اگر قرآن، داراى حقایقى اصولى و محکم و نیز مسایلى متشابه (5) است که براى‏فهم آنها باید به منبعى الهى و آگاه به رموز وحى مراجعه کرد، اهل بیت، همان آگاهان و عالمانى هستند که مفسر قرآن و مبین احکام و پیامهاى آنند. (6)

هر چند آیات قرآن، روشن و روشنگر است، ولى معناى روشنى مفاهیم قرآن، این نیست که تمامى مطالب و مفاهیم آن براى همه اندیشه‏ها آشکار و بى‏نیاز از توضیح باشد، چه، خداوند به پیامبر (ص) فرمان داده تا آیات وحى را براى مردم توضیح و تبیین کند. (7)

با این بیان، اهل بیت از آن جهت، قرین قرآن و جدایى ناپذیر از آن معرفى شده‏اند که پس از رسول خدا (ص) به تبیین مفاهیم وحى و حقایق قرآن، براى توده‏ها بپردازند و این توان و شایستگى در همه اهل بیت رسالت (معصومین علیهم السلام) بوده است.چنانکه على (ع) به سینه‏اش اشاره مى‏کرد و مى‏گفت: در اینجا دانشهاى فراوانى است که کاش شاگردان شایسته‏اى مى‏یافتم و این حقایق را بدانها مى‏آموختم. (8)

آن چه پس از وفات رسول اسلام (ص) براى جامعه اسلامى و خاندان پیامبر (ص)، رخ نمود هرگز به آنان، مجال نداد تا آن گونه که مى‏خواستند و مى‏بایست، به نشر معارف قرآنى بپردازند .

جریانهاى سیاسى حاکم بر جامعه، پس از رحلت رسول خدا (ص)، سبب تفکیک قرآن از عترت در باور و اندیشه بخش عظیمى از مردم شد.قرآن بظاهر محور نظام دستورى دین و حکومت گردید، ولى چون نیازمند مفسر و مبین بود، باعث شد تا میدان تفسیر و تأویل بشدت گسترش یابد و چهره‏هایى در محافل علمى و دینى مطرح شدند که هرگز آیه‏اى در تطهیر آنان نازل نشده و سفارشى از ناحیه رسول خدا در تمسک به آنان نرسیده بود.از سوى دیگر، کسانى چون على بن ابى طالب (ع) که با صداى رسا فریاد بر مى‏آورد: سلونى قبل از تفقدونى، یعنى هر چه مى‏خواهید از من بپرسید، قبل از این که مرا از دست بدهید، مهجور وناشناخته ماندند.

حسن بن على (ع)، از سوى حکومت معاویه، تحت شدیدترین فشارهاى روحى و اجتماعى قرار داشت و هرگز به او فرصت نشر معارف واقعى داده نشد.

حسین بن على (ع) تحت فشار قرار گرفت که حکومت ضد دینى و ضد بشرى یزید را بپذیرد و از آنجا که پذیرش حکومت وى را مایه نابودى اساس شریعت مى‏دانست، از آن اجتناب کرد و در این راه به شهادت رسید.

بنى امیه بر جان و مال و ناموس و دین مردم مسلط شدند.و زمینه چنان شد که فردى چون زین العابدین ناگزیر، معارف حقه را در قالب دعا و نیایش اظهار مى‏کرد.در این میان، در عصر امام باقر (ع)، شرایط سیاسى جامعه به گونه‏اى تغییر یافت که آن حضرت توانست، مجمعى علمى تشکیل داده، به تعلیم و تربیت مردانى دانشمند و متعهد به ارزشهاى شریعت بپردازد.

این است که وقتى صفحات تاریخ صدر اسلام مرور شود، در زندگى علمى امام باقر (ع) نام بسیارى از شاگردان آن حضرت و شخصیتهاى ممتاز علمى جهان اسلام جلب نظر مى‏کند.

با این همه، نباید تصور کرد که امام باقر (ع) آسوده و ایمن از محدودیتها و ممنوعیتهایى بوده است که حکومتها براى اهل بیت (ع) فراهم مى‏آورده‏اند، بلکه بى‏تردید، جو حاکم بر زندگى امام باقر (ع) به شدت جو تقیه بوده است، زیرا با فرهنگ خاصى که در نتیجه حکومتهاى ناصالح بر جامعه حاکم شده بود، کنار نهادن تقیه به منزله دست کشیدن از فعالیت علمى و دور ماندن از ترویج معارف اصولى دین بشمار مى‏رفت.

بارى، شرایط زمان، براى امام باقر (ع) و نیز امام صادق (ع) زمینه‏اى را فراهم آورد که سایر ائمه (ع) هرگز برایشان آماده نشد.آن شرایط مساعد، معلول سستى پایه‏هاى حکومت امویان بود.بحرانهاى درونى نظام سیاسى در آن عصر، به حاکمان مجال نمى‏داد تا بر خاندان رسالت مانند حاکمان پیشین، فشار آورند و ایشان را منزوى سازند.بى‏تردید اگر همین زمینه براى هر یک از امامان (ع) فراهم مى‏آمد، آنان قادر به تأسیس حوزه‏هاى بزرگ درسى بودند و عالمان و فقیهان بیشترى را پرورش مى‏دادند.این زمینه مساعد، سبب شد تا امام باقر (ع) و امام صادق (ع) بیشترین آراى فقهى، تفسیرى و اخلاقى را در کتب فقهى و حدیثى از خویش بر جاى گذارند.

این چنین است که فردى چون محمد بن مسلم مى‏تواند سى هزار حدیث از امام باقر (ع) (9) نقل کند.و شخصیتى چون جابر جعفى هفتاد هزار حدیث. (10)

در نزد عالمان امامیه، فقیه ترین فقیهان صدر اسلام شش نفرند که همه آنان از اصحاب امام باقر (ع) و امام صادق (ع) بوده‏اند.آنان عبارتند از: زرارة بن اعین، معروف بن خربوذ المکى، ابو بصیر الاسدى، فضیل بن یسار، محمد بن مسلم الطائفى و برید بن معاویة العجلى . (11)

شیخ الطائفة، ابو جعفر محمد بن حسن طوسى در کتاب رجال خویش، اصحاب و شاگردان امام باقر (ع) را که از آن حضرت نقل حدیث کرده‏اند 462 مرد و دو زن دانسته است.

در میان اصحاب و شاگردان امام باقر (ع) برخى از نظر اعتبار و وثاقت مورد اتفاق اهل سنت و امامیه اند، و دسته‏اى به دلیل گرایشهاى عمیق شیعى، در دایره رجال اهل سنت قرار نگرفته، بلکه تنها مورد اعتماد امامیه مى‏باشند.

براى ارائه نمودارى فهرست گونه از شاگردان امام باقر (ع) با استفاده از چند منبع رجالى، نام گروهى از آنان را یادآور مى‏شویم، بى این که ادعاى استقصا داشته باشیم.

1 ـ ابان بن ابى عیاش فیروز، تابعى

2 ـ ابان بن تغلب ابو سعید البکرى الجریرى

3 ـ ابراهیم بن الأزرق الکوفى

4 ـ ابراهیم الجزیرى (الجریرى)

5 ـ ابراهیم بن جمیل، برادر طربال الکوفى

6 ـ ابراهیم بن حنان الأسدى الکوفى

7 ـ ابراهیم بن صالح الانماطى

8 ـ ابراهیم بن عبد الله الاحمرى

9 ـ ابراهیم بن عبید أبو غرة الانصارى

10 ـ ابراهیم بن عمر الصنعانى الیمانى

11 ـ ابراهیم بن مرثد الکندى الأزدى ـ ابراهیم بن معاذ

13 ـ ابراهیم بن معرض الکوفى

14 ـ ابراهیم بن نصر بن القعقاع الجعفى

15 ـ ابراهیم بن نعیم العبدى الکنانى

16 ـ احمد بن عائد

17 ـ احمد بن عمران الحلبى

18 ـ اسحاق بن بشیر النبال

19 ـ اسحاق بن جعفر بن على

20 ـ اسحاق بن عبد الله بن ابى طلحة المدنى

21 ـ اسحاق بن الفضل بن یعقوب بن عبد الله بن الحرث...

22 ـ اسحاق القمى

23 ـ اسحاق بن نوح الشامى

24 ـ اسحاق بن واصل الضبى

25 ـ اسحاق بن یزید بن اسماعیل الطائى

26 ـ اسحاق بن یسار مولى قیس بن مخرمة

27 ـ اسرائیل بن غیاث المکى

28 ـ اسلم بن ایمن التمیمى المنقرى الکوفى

29 ـ اسلم المکى القواس

30 ـ اسماعیل بن ابى خالد

31 ـ اسماعیل بن جابر الخثعمى

32 ـ اسماعیل بن زیاد البزاز الکوفى الأسدى

33 ـ اسماعیل بن سلمان الأزرق معروف به ابو خالد

34 ـ اسماعیل بن عبد الخالق الجعفى

35 ـ اسماعیل بن عبد الرحمان الجعفى الکوفى

36 ـ اسماعیل بن عبد العزیز

37 ـ اسماعیل بن الفضل بن یعقوب بن الفضل بن عبد الله

38 ـ اسماعیل ابو احمد الکاتب الکوفى

39 ـ اسماعیل معروف به ابو العلا از بنى قیس بن ثعلبه

40 ـ اسید بن القاسم

41 ـ اعین الرازى، معروف به ابو معاذ

42 ـ انس بن عمرو الأزدى

43 ـ ایوب بن ابى تمیة کیسان السجستانى العنبرى البصرى

44 ـ ایوب بن بکر بن أبى علاج الموصلى

45 ـ ایوب بن شهاب بن زید البارقى الأزدى

46 ـ ایوب بن وشیکة

47 ـ بدر بن الخلیل الأسدى، ابو خلیل الکوفى

48 ـ برد الاسکاف الأزدى الکوفى

49 ـ برد الخیاط ـ برید بن معاویة العجلى، معروف به ابو القاسم.

51 ـ بسام بن عبد الله الصیرفى، معروف به ابو عبد الله

52 ـ بشار الاسلمى

53 ـ بشار بن زید بن النعمان

54 ـ بشر بن أبى عقبة المداینى

55 ـ بشر، بیاع

56 ـ بشر بن جعفر الجعفى، ابو الولید

57 ـ بشر بن خثعم

58 ـ بشر الرحال

59 ـ بشر بن عبد الله بن سعید الخثعمى

60 ـ بشر بن عبد الله الخثعمى الکوفى

61 ـ بشر بن میمون الوابشى الهمدانى النبال الکوفى

62 ـ بشر بن یسار

63 ـ بشیر، ابو عبد الصمد بن بشر الکوفى

64 ـ بشیر معروف به ابو محمد المستنیر الجعفى الأزرق

65 ـ بشیر بن سلیمان المدنى

66 ـ بکر بن أبى حبیبه

67 ـ بکر بن حبیب الأحمسى البجلى الکوفى

68 ـ بکر بن خالد الکوفى

69 ـ بکر بن صالح

70 ـ بکر بن کرب

71 ـ بکرویة الکندى الکوفى

72 ـ بکیر بن اعین بن سنسن الشیبانى الکوفى

73 ـ بکیر بن جند بن الکوفى

74 ـ بکیر بن حبیب الکوفى

75 ـ تمیم بن زیاد

76 ـ ثابت بن أبى ثابت

77 ـ ثابت بن دینار ابو صیفه الأزدى

78 ـ ثابت بن زائدة العکلى

79 ـ ثابت بن هرمز ابو المقدام العجلى

80 ـ ثویر بن أبى فاخته سعید بن جهمان غلام ام هانى

81 ـ جابر بن عبد الله بن عمر بن حرام ابو عبد الله الانصارى

82 ـ جابر بن یزید بن الحرث بن عبدیغوث الجعفى

83 ـ جارود، معروف به ابو المنذر

84 ـ جارود بن السرى التمیمى السعدى الکوفى

85 ـ جراح المداینى

86 ـ جعدة بن ابى عبد الله

87 ـ جعفر بن ابراهیم الجعفى

88 ـ جعفر الأحمس

89 ـ جعفر بن حکیم بن عباد الکوفى

90 ـ جعفر بن عمرو بن ثابت أبى المقدام بن هرمز الحداد العجلى

91 ـ جعفر بن محمد بن على بن‏الحسین (امام صادق علیه السلام)

92 ـ الحارث بن حصین الأزدى

93 ـ الحارث بن شریح المنقرى

94 ـ الحارث بن المغیرة النصرى

95 ـ حبیب بن أبى ثابت الأسدى الکوفى

96 ـ حبیب ابو عمرة الاسکاف

97 ـ حبیب بن بشار الکندى

98 ـ حبیب بن جرى العبسى الکوفى

99 ـ حبیب بن حسان بن الأشرس الأسدى

100 ـ حبیب السجستانى

101 ـ حبیب العبى الکوفى

102 ـ حبیب بن المعلى السجستانى

103 ـ حجاج بن ارطاة ابو ارطاة النخعى الکوفى

104 ـ حجاج بن دینار الواسطى

105 ـ حجاج بن کثیر الکوفى

106 ـ حذیفة بن منصور بن کثیر ابو محمد الخزاعى

107 ـ حسان بن مهران

108 ـ الحسن بن أبى سارة النیلى الانصارى

109 ـ الحسن بن حبیش الأسدى

110 ـ الحسن الجعفى الکوفى

111 ـ الحسن بن الحسن بن الحسن بن على بن أبى طالب (ع)

112 ـ الحسن بن رباط

113 ـ الحسن بن زیاد البصرى

114 ـ الحسن بن زیاد الصیقل ابو محمد الکوفى

115 ـ الحسن بن زیاد الصیقل

116 ـ الحسن بن السرى الکاتب

117 ـ الحسن بن شهاب بن یزید البارقى الأزدى

118 ـ الحسن بن صالح بن حى الهمدانى الثورى الکوفى

119 ـ الحسن بن على الأحمرى الکوفى

120 ـ الحسن بن عمار

121 ـ الحسن بن عمار عامى

122 ـ الحسن بن المغیرة

123 ـ الحسن بن منذر

124 ـ الحسن بن یوسف

125 ـ الحسین بن ابتر الکوفى

126 ـ الحسین بن أبى العلاء الخفاف

127 ـ الحسین بن احمد المنقرى

128 ـ الحسین بن بنت ابى حمزة الثمالى

129 ـ الحسین الجعفى ابو احمد الکوفى

130 ـ الحسین بن حماد

131 ـ الحسین بن عبد الله الأرجانى

132 ـ الحسین بن عبد الله بن عبید الله بن العباس بن عبد المطلب

133 ـ الحسین بن على بن الحسین بن‏على بن ابى طالب (ع) (برادر امام باقر علیه السلام)

134 ـ الحسین بن مصعب

135 ـ الحسین بن منذر

136 ـ حفص الأعور الکوفى

137 ـ حفص بن غیاث

138 ـ حفص بن وهب الأفرعى

139 ـ الحکم بن الصلت الثقفى

140 ـ الحکم بن عبد الرحمان بن أبى نعیم البجلى

141 ـ الحکم بن عتیبة ابو محمد الکوفى الکندى

142 ـ الحکم بن المختار بن ابى عبیده

143 ـ حکیم بن صهیب ابو صهیب الصیرفى ابو شبیب

144 ـ حکیم بن معاویة

145 ـ حماد بن ابى سلیمان الأشعرى

146 ـ حماد بن ابى العطارد الطائى الکوفى

147 ـ حماد بن بشر الطنافى الکوفى

148 ـ حماد بن بشر اللحام

149 ـ حماد بن راشد الأزدى البزاز ابو العلاء الکوفى

150 ـ حماد بن المغیرة

151 ـ حمران بن أعین الشیبانى

152 ـ حمزة، ابو الحسین اللیثى داماد ابو حمزة الثمالى

153 ـ حمزة بن حمران بن أعین

154 ـ حمزة الطیار

155 ـ حمزة بن عطا الکوفى

156 ـ خازم الاشل الکوفى

157 ـ خالد بن ابى کریمة

158 ـ خالد بن أوفى ابو الربیع العنزى الشامى

159 ـ خالد بن بکار ابو العلاء الخفاف الکوفى

160 ـ خالد بن طهمان الکوفى

161 ـ خیثمة بن عبد الرحمان الجعفى الکوفى ابو عبد الرحمان

162 ـ داود الأبزارى

163 ـ داود بن ابى هند القشیرى السرخى

164 ـ داود بن حبیب ابو غیلان الکوفى

165 ـ داود بن الدجاجى الکوفى

166 ـ داود بن زید الهمدانى الکوفى

167 ـ دلهم بن صالح الکندى الکوفى

168 ـ دینار ابو عمرو الأسدى الکوفى

169 ـ ربیع بن صبیح

170 ـ ربیع العبسى الکوفى

171 ـ ربیعة بن ابى عبد الرحمان، معروف به ربیعة الرأى

172 ـ ربیعة بن ناجد بن کثیر ابو صادق الکوفى

173 ـ رشید بن سعد المصرى ـ رفید بن مصقلة العبدى الکوفى

175 ـ رفید غلام بنو هبیرة

176 ـ زایدة بن قدامه

177 ـ زرارة بن اعین الشیبانى

178 ـ زرین الأبزارى

179 ـ زرین الأنماطى

180 ـ زکریا برادر المستهل، معروف به ابو یحیى

181 ـ زکریا بن عبد الله النقاض الکوفى

182 ـ زهیر المدائنى

183 ـ زیاد بن أبى الحلال

184 ـ زیاد بن أبى زیاد المنقرى التمیمى

185 ـ زیاد الأحلام، غلامى کوفى

186 ـ زیاد الأسود

187 ـ زیاد بن الأسود النجار

188 ـ زیاد بن سوقه البجلى الکوفى

189 ـ زیاد بن صالح الهمدانى الکوفى

190 ـ زیاد بن عیسى ابو عبیدة الحذاء

191 ـ زیاد المحاربى الکوفى

192 ـ زیاد بن المنذر ابو الجارود الهمدانى العوفى الکوفى

193 ـ زیاد غلام امام باقر علیه السلام

194 ـ زیاد الهاشى

195 ـ زید الآجرى

196 ـ زید بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب (ع) (برادر امام باقر علیه السلام)

197 ـ زید بن محمد بن یونس ابو اسامة الشحام الکوفى

198 ـ زید الهاشى

199 ـ سالم بن ابى حفصة

200 ـ سالم الأشل

201 ـ سالم الجعفى

202 ـ سالم المکى

203 ـ سدیف بن حکیم الصیرفى

204 ـ سعد بن أبى عمرو الجلاب

205 ـ سعد الحداد

206 ـ سعد بن الحسن الکندى

207 ـ سعد بن طریف

208 ـ سکین المعدنى

209 ـ سلام الجعفى

210 ـ سلام بن سعد الأنصارى

211 ـ سلام بن المستنیر

212 ـ سلم بن بشر

213 ـ سلمان بن خالد طلحى قمى (شاعر)

214 ـ سلمة بن الاهثم

215 ـ سلمة بن قیس الهلالى

216 ـ سلمة بن کهیل

217 ـ سلمة بن محرز

218 ـ سلیمان بن محرز

219 ـ سلیمان بن مروان عجلى

220 ـ سلیمان، غلام طربال

221 ـ سلیمان بن هارون العجلى ـ سنان ابو عبد الله بن سنان

223 ـ سورة بن کلیب بن معاویة الاسدى

224 ـ شجرة، برادر بشیر النبال

225 ـ صالح بن سهل الهمدانى

226 ـ صالح بن عقبة

227 ـ صالح بن میثم الکوفى

228 ـ صامت

229 ـ صلت بن الحجاج

230 ـ ضریس

231 ـ طاهر، غلام امام باقر (ع)

232 ـ طربال

233 ـ طلحة بن زید بترى

234 ـ ظریف بن ناصح

235 ـ عامر بن أبى الأحوص

236 ـ عباد بن صهیب

237 ـ عبد الجبار بن اعین الشیبانى، برادر زرارة بن اعین

238 ـ عبد الحمید بن عواض الطائى

239 ـ عبد الحمید الواسطى

240 ـ عبد الرحمان، معروف به ابو خینمة

241 ـ عبد الرحمان بن أعین برادر زرارة

242 ـ عبد الرحمان بن سلیمان الأنصارى

243 ـ عبد الرحیم القصیر

244 ـ عبد الغفار بن القاسم الأنصارى، معروف به ابو مریم

245 ـ عبد الله بن بکیر الهجرى

246 ـ عبد الله بن الجارود

247 ـ عبد الله بن جریح

248 ـ عبد الله بن الحسن بن الحسن بن على بن ابى طالب (ع)

249 ـ عبد الله بن زرعه

250 ـ عبد الله بن دینار

251 ـ عبد الله بن سلیمان

252 ـ عبد الله بن شریک العامرى

253 ـ عبد الله بن عجلان

254 ـ عبد الله بن عطاء المکى

255 ـ عبد الله بن عمرو

256 ـ عبد الله بن الغالب الأسدى (شاعر)

257 ـ عبد الله بن محمد الأسدى

258 ـ عبد الله بن محمد الجعفى

259 ـ عبد الله بن المختار

260 ـ عبد الله بن الولید الوصافى

261 ـ عبد المؤمن بن القاسم، برادر ابو مریم الأنصارى

262 ـ عبد الملک بن اعین الشیبانى برادر زرارة

263 ـ عبد الکریم بن مهران

264 ـ عبد الواحد بن المختار الأنصارى

265 ـ عبید الله بن محمد بن عمر بن أمیر المؤمنین (ع)

266 ـ عبیدة الخثعمى ـ عبیدة السکسکى

268 ـ عذافر بن عبد الله

269 ـ عطیة أخو عرام

270 ـ عطیة بن ذکوان

271 ـ عطیة الکوفى

272 ـ عقبة بن بشیر الأسدى

273 ـ عقبة بن شعبة، معروف به ابو شبیة الأسدى

274 ـ عقبة بن قیس مثیلة

275 ـ عکرمة، معروف به ابو اسحاق

276 ـ العلاء بن الحسین

277 ـ العلاء بن عبد الکریم

278 ـ علباء بن دراع الاسدى

279 ـ علقمة بن محمد الحضرمى، برادر ابو بکر الحضرمى

280 ـ على بن أبى المغیرة الزبیدى الأزرق

281 ـ على بن حنظلة العجلى

282 ـ على بن رباط

283 ـ على بن سعید بن بکیر

284 ـ على بن عبد العزیز

285 ـ على بن عطیة

286 ـ على بن میمون، معروف به ابو الحسن الصایغ

287 ـ عمار بن أبى الأحوص

288 ـ عمر بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب (ع) أبو حفص الأشراف

289 ـ عمر بن شمر

290 ـ عمر بن حنظلة

291 ـ عمر بن هلال

292 ـ عمران بن أبى خالد الفزارى

293 ـ عمران

294 ـ عمر و بن ابى بتان

295 ـ عمر و بن ثابت

296 ـ عمر و بن جمیع

297 ـ عمر و بن خالد

298 ـ عمر و بن خالد الواسطى

299 ـ عمر و بن دینار المکى

300 ـ عمرو بن رشید

301 ـ عمرو بن سعید بن هلال الثقفى

302 ـ عمرو بن عبد الله الثقفى

303 ـ عمرو بن قیس الماصر

304 ـ عمرو بن معمر بن أبى و شیکة

305 ـ عمرو بن یحیى

306 ـ عنبسة بن بجاد

307 ـ عنبسة بن مصعب

308 ـ عیسى بن أبى منصور القرسى

309 ـ عیسى بن حمزة

310 ـ عیسى بن اعین الشیبانى، برادر زرارة

311 ـ عیسى الطحان

312 ـ عیسى بن عمر

313 ـ غالب أبو هذیل (شاعر کوفى) ـ غالب جهنى

315 ـ غیاث بن ابراهیم

316 ـ فرات بن احنف

317 ـ فضیل بن الزبیر الرسان

318 ـ فضیل بن سعدان

319 ـ فضیل بن شریح

320 ـ فضیل بن عثمان الأعور المرادى

321 ـ فضیل بن غیاث

322 ـ فضیل بن میسرة

323 ـ فضیل بن یسار بصرى

324 ـ فلیح بن أبى بکر الشیبانى

325 ـ قاسم بن عبد الملک

326 ـ قاسم بن محمد

327 ـ قدامة بن سعید بن ابى زائدة

328 ـ قیس بن الربیع

329 ـ قیس بن رمانة الأشعرى

330 ـ کامل صاحب السابرى

331 ـ کامل بن العلاء

332 ـ کامل النجار

333 ـ کامل الوصافى

334 ـ کثیر بن اسماعیل (النواء)

335 ـ کمیت بن زید الأسدى

336 ـ کیسان بن کلیب

337 ـ کلیب بن معاویة الأسدى

338 ـ کلیب بن معاویة الصیداوى

339 ـ لیث بن أبى سلیم

340 ـ لیث بن البخترى المرادى

341 ـ مالک بن أعین الجهنى

342 ـ مالک بن عطیة

343 ـ محمد بن أبى حمزة

344 ـ محمد بن أبى سارة

345 ـ محمد بن أبى منصور

346 ـ محمد بن اسحاق المدنى

347 ـ محمد بن أسلم الجبلى

348 ـ محمد بن حمید

349 ـ محمد بن رستم

350 ـ محمد بن زید

351 ـ محمد بن السایب الکلبى

352 ـ محمد بن سعید بن غزوان

353 ـ محمد بن سلیمان القرا

354 ـ محمد بن شر الحضرمى

355 ـ محمد الطیار غلام فزارة

356 ـ محمد بن عجلان

357 ـ محمد بن عجلان المدنى

358 ـ محمد بن قیس الانصارى

359 ـ محمد بن مروان البصرى

360 ـ محمد بن مروان الکلبى

361 ـ محمد بن مسعود

362 ـ محمد بن مسلم الثقفى الطحان الطائفى

363 ـ محمد بن على الحلبى

364 ـ محمد بن الفضل الهاشمى

365 ـ محمد بن یزید

366 ـ محمد بن الیسع بن حمزة القمى ـ مستهل بن عطاء الکوفى

368 ـ مسعدة بن زیاد

369 ـ مسعدة بن صدقة

370 ـ مسکین

371 ـ مسکین بن عبد الله

372 ـ مسمع کردین، معروف به ابو یسار

373 ـ معروف به خربوذ المکى

374 ـ معمر بن رشید

375 ـ معمر بن عطاء

376 ـ معمر بن یحیى بن بسام دجاجى

377 ـ المفضل بن ابى قرة

378 ـ المفضل بن زید

379 ـ المفضل بن قیس بن رمانة

380 ـ المفضل بن مزید

381 ـ مقاتل بن سلیمان

382 ـ مقرن السراج

383 ـ منهال بن عمرو الأسدى

384 ـ منصور بن الولید الصیقل

385 ـ منصور بن حازم

386 ـ منذر بن أبى طریفة

387 ـ منصور بن المعتبر

388 ـ معاذ بن مسلم الهراء

389 ـ موسى أبو الحسن الأشعرى

390 ـ موسى بن اشیم

391 ـ موسى التمار

392 ـ موسى بن خلیفة

393 ـ موسى الخیاط

394 ـ موسى بن زیاد

395 ـ مهزم الأسدى

396 ـ میسر بن عبد العزیز النخعى المدائنى

397 ـ میمون البان

398 ـ میمون القداح غلام بنى محزوم

399 ـ ناحیة بن أبى عماره

400 ـ نجم بن الحطیم (أبو حطیم العبدى)

401 ـ نجم الطائى

402 ـ نجیح بن مسلم

403 ـ نصر بن مزاحم

404 ـ نضر بن قراوش الخزاعى

405 ـ نعمان الاحمسى

406 ـ وردان أبو خالد الکابلى الأصغر

407 ـ ورد بن زید الأسدى، برادر کمیت بن زید

408 ـ ولید بن بشیر

409 ـ ولید بن عروة الهجرى

410 ـ ولید بن القاسم

411 ـ هارون الجبلى

412 ـ هارون بن حمزة الغنوى

413 ـ هاشم بن أبى هاشم

414 ـ هاشم الرمانى

415 ـ هلقام

416 ـ هیثم النهدى، ابن أبى مسروق

417 ـ یحیى بن أبى العلاء الرازى

418 ـ یحیى بن أبى القاسم، معروف به‏ابو بصیر

419 ـ یحیى بن السابق

420 ـ یحیى بن القاسم الحذاء

421 ـ یزید، معروف به ابو خالد الکناسى

422 ـ یزید بن زیاد الکوفى

423 ـ یزید بن عبد الملک الجعفى

424 ـ یزید بن عبد الملک النوفلى

425 ـ یزید بن محمد النیسابورى

426 ـ یزید، غلام حکم بن أبى الصلت الثقفى

427 ـ یعقوب بن شعیب الأزرق

428 ـ یعقوب بن شعیب بن میثم الأسدى

429 ـ یعقوب بن یونس پدر یونس بن یعقوب

430 ـ یونس بن أبى یعقوب

431 ـ یوسف بن الحارث

432 ـ یونس بن خال أبى المستهل

433 ـ یونس بن جناب

434 ـ یونس بن المغیرة

باب الکنى (شاگردان امام باقر (ع) که نامشان با کنیه ثبت شده است)

435 ـ ابو البلاد

436 ـ ابو بشر

437 ـ ابو حارم

438 ـ ابو جعفر المدائنى

439 ـ ابو الحجاج

440 ـ ابو حسان الانماطى

441 ـ ابو حسان العجلى

442 ـ ابو خالد الفزارى

443 ـ ابو شبیة الفزارى

444 ـ ابو الصحارى

445 ـ ابو صامت الحلوانى

446 ـ ابو العلاء الخفاف

447 ـ ابو عروة الأنصارى

448 ـ ابو عمار

449 ـ ابو عمر البزار

450 ـ ابو عیینة

451 ـ ابو لبید الهجرى

452 ـ ابو المأمون

453 ـ ابو محمد

454 ـ ابو مخلد الخیاط

455 ـ ابو مرهف

456 ـ ابو مسکین السمان

457 ـ ابو موسى

458 ـ ابو النعمان العجلى

459 ـ ابو هارون

460 ـ ابو هارون المکفوف

منبع:

http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=EAGJA.htm


<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ