[ چون خبر غارت بردن یاران معاویه را بر أنبار شنید خود پیاده به راه افتاد تا به نخیله رسید . مردم در نخیله بدو پیوستند و گفتند اى امیر مؤمنان ما کار آنان را کفایت مى‏کنیم . امام فرمود : ] شما از عهده کار خود بر نمى‏آیید چگونه کار دیگرى را برایم کفایت مى‏نمایید ؟ اگر پیش از من رعیت از ستم فرمانروایان مى‏نالید ، امروز من از ستم رعیت خود مى‏نالم . گویى من پیروم و آنان پیشوا ، من محکومم و آنها فرمانروا . [ چون امام این سخن را ضمن گفتارى درازى فرمود که گزیده آن را در خطبه‏ها آوردم ، دو مرد از یاران وى نزد او آمدند ، یکى از آن دو گفت : من جز خودم و برادرم را در اختیار ندارم ، اى امیر مؤمنان فرمان ده تا انجام دهم امام فرمود : ] شما کجا و آنچه من مى‏خواهم کجا ؟ [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 88 اردیبهشت 20 , ساعت 5:1 عصر
امام محمد باقر(ع) : از دشمنی بپرهیزید ، زیرا فکر را مشغول کرده و مایه نفاق می گردد .
ایاکم و الخصومه فانها تشغل القلب و تورث النفاق
بحارالانوار ، دار احیاء التراث العربی ، ج 2 ، ص 301
 

یکشنبه 88 اردیبهشت 20 , ساعت 5:1 عصر
امام محمد باقر(ع) : هیچ قطره ای نزد خداوند ، محبوبتر از قطره اشکی که در تاریکی شب از ترس خدا و برای او ریخته شود ، نیست .
ما من قطره احب الی الله تعالی من قطره دموع فی سواد اللیل مخافه من الله لا یراد بها غیره
 

<   <<   21   22   23   24   25   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ