«عصماء» دختر «مروان» همسر «یزید بن زید خطمى» زنى بود شاعر و زبان آور، در هجو اسلام و مسلمانان شعر مىگفت، رسول خدا و أنصار را آزار مىرساند و دشنام مىداد و دشمنان رسول خدا را در اشعار خود بر ضد مسلمین تحریک مىکرد.برخى از اشعار تند او و هم پاسخى را که «حسان» به او داده است، ابن اسحاق نقل مىکند.
رسول خدا روزى گفت: کسى نیست داد مرا از دختر «مروان» بگیرد؟ «عمیر بن عدى خطمى» که مردى نابینا بود شنید و شبانه بر آن زن تاخت و او را کشت و بامداد نزد رسول خدا آمد و گفت: اى رسول خدا من «عصماء» را کشتم.رسول خدا گفت: خدا و رسولش را یارى کردى.
«عمیر» گفت: مرا از این کار زیانى نخواهد رسید؟ رسول خدا گفت: «لا ینتطح فیها عنزان» و این سخن مثلى شد که اول بار از رسول خدا شنیده شد، یعنى: «در این باره دو بز با هم شاخ به شاخ نخواهند شد» (2) .
«عمیر» نزد «بنى خطمه» که از کشته شدن «عصماء» سخت برآشفته بودند، بازگشت و گفت: اى «بنى خطمه» ! من دختر «مروان» را کشتهام، هر چه از دستتان بر مىآید انجام دهید و مرا مهلت ندهید. «عصماء» را در این تاریخ پنج پسر بود که همه از مردان قوم بودند، رسول خدا «عمیر» را پس از این واقعه «عمیر بصیر» نامید.
ابن سعد مىنویسد که: در روز کشته شدن دختر «مروان» مردانى از «بنى خطمه» به دین اسلام در آمدند (3) .
منبع:
http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=ECCCCBL.htm
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
احادیث امام سجاد (ع)
احادیث امام حسین (ع)
احادیث امام حسن (ع)
احادیث حضرت زهرا (س)
احادیث حضرت رسول (ص)
زندگینامه 14 معصوم
حضرت فاطمه(س)
امام باقر(ع)
احادیث امام محمد باقر (ع)
احادیث امام جعفر صادق (ع)
مقام قرآن(دین شناسی)
احادیث امام موسی کاظم (ع)
احادیث امام رضا (ع)
احادیث امام جواد (ع)
[همه عناوین(1518)][عناوین آرشیوشده]