سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون طلیعه نعمتها به شما رسید ، با ناسپاسى دنباله آن را مبرید . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 86 خرداد 8 , ساعت 11:37 صبح

 

تمام دارایى حضرت على علیه السلام در آن زمان منحصر به شمشیر وزرهى بود که مى‏توانست‏به وسیله آنها در راه خدا جهاد کند وشترى نیز داشت که با آن در باغستانهاى مدینه کار مى‏کرد وخود را از میهمانى انصار بى نیاز مى‏ساخت.

پس از انجام خواستگارى ومراسم عقد وقت آن رسید که حضرت على علیه السلام براى همسر گرامى خود اثاثى تهیه کند وزندگى مشترک خود را با دختر پیامبر آغاز کند. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم پذیرفت که حضرت على علیه السلام زره خود را بفروشد وبه عنوان جزئى از مهریه فاطمه علیها السلام در اختیار پیامبر بگذارد. زره به چهارصد درهم به فروش رفت.پیامبر قدرى از آن را در اختیار بلال گذاشت تا براى زهرا عطر بخرد وباقیمانده را به عمار یاسر وگروهى از یاران خود داد تا براى فاطمه وعلى لوازم منزل تهیه کنند.از صورت جهیزیه حضرت زهرا علیها السلام مى‏توان به وضع زندگى بانوى بزرگوار اسلام به خوبى پى برد. فرستادگان پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم از بازار باز گشتند وآنچه براى حضرت زهرا علیها السلام تهیه کرده بودند به قرار زیر بود:

1- پیراهنى به بهاى هفت درهم;

2- یک روسرى به بهاى یک درهم;

3- قطیفه مشکى که تمام بدن را نمى‏پوشانید;

4- یک تخت عربى از چوب ولیف خرما;

5- دو تشک از کتان مصرى که یکى پشمى ودیگرى از لیف خرما بود;

6- چهار بالش، دو تا از پشم ودو تاى دیگر از لیف خرما;

7- پرده;

8- حصیر هجرى;

9- دست آس;

10- طشت‏بزرگ;

11- مشکى از پوست;

12- کاسه چوبى براى شیر;

13- ظرفى از پوست‏براى آب;

14- آفتابه;

15- ظرف بزرگ مسى;

16- چند کوزه;

17- بازوبندى از نقره.

یاران پیامبر وسایل خریدارى شده را بر آن حضرت عرضه کردند وپیامبر، در حالى که اثاث خانه دختر خود را زیر ورو مى‏کرد، فرمود:«اللهم بارک لقوم جل آنیتهم الخزف‏». یعنى: خداوندا، زندگى را بر گروهى که بیشتر ظروف آنها را سفال تشکیل مى‏دهد مبارک گردان. (1)

مهریه حضرت زهرا علیها السلام

مهریه دختر پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم پانصد درهم بود که هر درهم معادل یک مثقال نقره بود.(هر مثقال 18 نخود است).

مراسم عروسى دختر گرانمایه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم در کمال سادگى وبى آلایشى برگزار شد. یک ماه از عقد پیمان زناشویى مى‏گذشت که زنان رسول خدا به حضرت على گفتند:چرا همسرت را به خانه خویش نمى‏برى؟ حضرت على علیه السلام در پاسخ آنان آمادگى خود را اعلام کرد.ام ایمن شرفیاب محضر رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم شد وگفت: اگر خدیجه زنده بود دیدگان او از مراسم عروسى دخترش فاطمه روشن مى‏شد.

پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم وقتى نام خدیجه را شنید چشمان مبارکش از اشک پر شد وگفت: او مرا هنگامى که همه تکذیبم کردند تصدیق کرد ودر پیشبرد دین خدا یاریم داد وبا اموال خود به گسترش اسلام مدد رساند. (2)

ام ایمن افزود: دیدگان همه را با اعزام فاطمه به خانه شوهر روشن کنید.

رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم دستور داد که یکى از حجره‏ها را براى زفاف زهرا آماده سازند واو را براى این شب آرایش کنند. (3)

زمان اعزام عروس به خانه داماد که فرا رسید، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم حضرت زهرا را به حضور طلبید. زهرا علیها السلام، درحالى که عرق شرم از چهره‏اش مى‏ریخت، به حضور پیامبر رسید واز کثرت شرم پاى او لغزید ونزدیک بود به زمین بیفتد. در این موقع پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم در حق او دعا کرد وفرمود:

«اقالک الله العثرة فی الدنیا والآخرة‏».

خدا تو را از لغزش در دو جهان حفظ کند.

سپس چهره زهرا را باز کرد ودست او را در دست على نهاد وبه او تبریک گفت وفرمود:

«بارک لک فی ابنة رسول الله یا علی نعمت الزوجة فاطمة‏».

سپس رو کرد به فاطمه وگفت:

«نعم البعل علی‏».

آنگاه به هر دو دستور داد که راه خانه خود را در پیش گیرند وبه شخصیت‏برجسته‏اى مانند سلمان دستور داد که مهار شتر زهرا علیها السلام را بگیرد و از این طریق جلالت مقام دختر گرامیش را اعلام داشت.

هنگامى که داماد وعروس به حجله رفتند، هر دو از کثرت شرم به زمین مى‏نگریستند.پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم وارد اطاق شد وظرف آبى به دست گرفت وبه عنوان تبرک بر سر وبر اطراف بدن دخترش پاشید وسپس در حق هر دو چنین دعا فرمود:

«اللهم هذه ابنتی و احب الخلق الی اللهم و هذا اخی واحب الخلق الی اللهم اجعله ولیا و...». (4)

پروردگارا، این دختر من ومحبوبترین مردم نزد من استت.پروردگارا، على نیز گرامى ترین مردم نزد من است.خداوندا، رشته محبت آن دو را استوارتر فرما و....

منبع:

http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=EACFC2.htm



لیست کل یادداشت های این وبلاگ