سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همانا خدا بر عهده شما واجبهایى نهاده ، آن را ضایع مکنید و حدودى برایتان نهاده از آن مگذرید و از چیزهایى تان بازداشته حرمت آن را مشکنید و چیزهایى را براى شما نگفته و آن را از روى فراموشى وانگذارده ، پس خود را در باره آن به رنج میفکنید . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 86 خرداد 2 , ساعت 4:46 عصر

 

از حوادث سال هفتم یکى هم داستان رد شمس و بازگشتن خورشید است‏به دعاى رسول خدا(ص)که کازرونى و دیگران نقل کرده‏اند، و حافظ گنجى شافعى آن را در فتح خیبر و هنگام تقسیم غنایم ذکر کرده است. ما آن را از روى مشکل الآثار علامه طحاوى(به نقل احقاق الحق)براى شما نقل مى‏کنیم، که او به سند خود از اسماء بنت عمیس روایت کرده است که روزى هنگام عصر رسول خدا(ص)سرش را در دامان على(ع)نهاد و حالت وحى بر آن حضرت عارض شد و طول کشید تا غروب شد و على نماز عصر نخوانده بود اما به احترام پیغمبر نتوانست از جا برخیزد و چون پیغمبر برخاست‏به على(ع)فرمود: آیا نماز عصر خوانده‏اى؟عرض کرد: نه.

پیغمبر دعا کرده گفت:

«اللهم ان علیا کان فى طاعتک و طاعة رسولک فاردد علیه الشمس‏»

[پروردگارا على(بنده تو)در راه اطاعت تو و فرمانبردارى رسول تو بوده پس خورشید را براى او بازگردان. ]اسماء گوید: در این وقت‏خورشید را دیدم که بازگشت و دیوارها را دوباره آفتاب گرفت تا على(ع)وضو گرفت و نمازش را خواند، آن گاه غروب کرد. (1)

منبع:

http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=ECCCCGD.htm



لیست کل یادداشت های این وبلاگ