در گذشته مرا برادرى بود که در راه خدا برادریم مى‏نمود . خردى دنیا در دیده‏اش وى را در چشم من بزرگ مى‏داشت ، و شکم بر او سلطه‏اى نداشت ، پس آنچه نمى‏یافت آرزو نمى‏کرد و آنچه را مى‏یافت فراوان به کار نمى‏برد . بیشتر روزهایش را خاموش مى‏ماند ، و اگر سخن مى‏گفت گویندگان را از سخن مى‏ماند و تشنگى پرسندگان را فرو مى‏نشاند . افتاده بود و در دیده‏ها ناتوان ، و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان . تا نزد قاضى نمى‏رفت حجّت نمى‏آورد و کسى را که عذرى داشت . سرزنش نمى‏نمود ، تا عذرش را مى‏شنود . از درد شکوه نمى‏نمود مگر آنگاه که بهبود یافته بود . آنچه را مى‏کرد مى‏گفت و بدانچه نمى‏کرد دهان نمى‏گشود . اگر با او جدال مى‏کردند خاموشى مى‏گزید و اگر در گفتار بر او پیروز مى‏شدند ، در خاموشى مغلوب نمى‏گردید . بر آنچه مى‏شنود حریصتر بود تا آنچه گوید ، و گاهى که او را دو کار پیش مى‏آمد مى‏نگریست که کدام به خواهش نفس نزدیکتر است تا راه مخالف آن را پوید بر شما باد چنین خصلتها را یافتن و در به دست آوردنش بر یکدیگر پیشى گرفتن . و اگر نتوانستید ، بدانید که اندک را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن . [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 87 اسفند 25 , ساعت 6:0 عصر
امام علی (ع) : کسی از آن حضرت خواست تا ایمان را برایش توصیف کند .امام فرمود : فردا نزد من بیا تا در حضور جمعیت تو را از آن آگاه سازم که اگر گفته ام را فراموش کنی دیگری برایت حفظ و نگهداری کند چرا که سخن همچون شتر فراری است که بعضی آنرا پیدا می کنند و بعضی آن را نمی یابند شریف رضی می گوید : اما اصل پاسخ امام را به این شخص سابقا [ در کلام 31 ] تحت عنوان الایمان علیاربع شعب : [ اربع دعائم ] آوردیم .
266 - و ساله رجل ان یعرفه الایمان فقال [ع ] : اذا کان الغد فاتنی حتی اخبرک علی اسماع الناس ، فان نسیت مقالتی حفظها علیک غیرک ، فان الکلام کالشارده ، ینقفها هذا و یحطئها هذا و قد ذکرنا ما اجابه به فیما تقدم من هذا الباب و هو قوله : [[ الایمان علی اربع شعب ] ]
نهج البلاغه


لیست کل یادداشت های این وبلاگ